...هی...

Hey

مثل اولین باری که پشت فرمون نشستم و پامو گذاشتم رو گاز و گاز دادم تموم جاده رو تا دور شم از هرجایی که اینجاست و پر از لذت بودم از بادی که محکم میخورد تو صورتم

 

مثل اولین باری که ر ا ی دادم و پر از شوق بودم از لذت انتخاب...از این حسه تازه که " پس منم هستم" اما انگار هیچ وقت نبودم

 

مثله اولین باری که رفتم دانشگاه و شده بودم دانشجوی رشته ی سینما و پر از زندگی بودم برای فیلم ساختن

 

مثله اولین باری که رفتم روی صحنه ی تئاتر و بازی کردم...تئاتر شهر برام مقدس ترین واژه شده بود و تا یک ماه هر شبه اجرا پر از استرس بودم ازشبی که پیش رومه و وقتی کار تموم میشد و تشویق تماشاگرا و از همه مهمتر چشماشون و میدیدم دلم قرص میشد که همه چیز خوبه

 

مثله اولین باری که رفتم فیلم سینمایی بازی کنم و ترسیدم...از نتونستن...اما هر روز بودند آدم هایی که، دلمو قرص کنن که تو میتونی...

 

مثله اولین باری که بهم گفت تو بی نظیری...و من سرمو از خجالت انداختم پایین و آروم خندیدم

 

مثله اولین باری که گم شدم...نه گریه کردم ، نه ترسیدم

 

مثله اولین باری که تو 5 سالگیم یه ماشین بهم زد و سرم شکست... شاید برای اولین بار بود که اونهمه خون وسط خیابون میدیدم...اما گریه نکردم...چرا؟؟

 

مثله اولین باری که دلم خواست "باشم"...خواستم "بودنمو" ثابت کنم ولی...هر خواستنی انگار یه تاوانی داره و یه مجازاتی...

 

 

 

پ.ن : اینا رو نوشتم تا بگم این نگاری که بعده دو سال اومده خیلی با نگار دو سال پیش فرق داره...نگار امروز خسته است...خیلی خسته...نمیدونم اومدم بمونم یا نه...ولی اینو میدونم، اینکه بعد دو سال اومدم و دیدم خیلیا هنوزم هستن و دارن مینویسن خیلی خوشحال شدم و یاد سالها پیش افتادم که چه روزهای خوبیو کنار هم داشتیم...نمیدونم چه جوری بگم که دلم واسه تک تک آدم هایی که میومدن به این وبلاگ یا من میرفتم پیششون چقدر تنگ شده...کاش باور کنید و الان که اومدم یهم نگید بی معرفت! چون بلد نیستم چه جوری از دلتون در بیارم! اگرم دوست داشتید واسم دعا کنید که حالم خوب شه و بشم همون نگار سالها پیش که پر از خنده بود و انرژی...پر از انگیزه بود و کلی دلیل داشت برای بودن...




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,ساعت 16:55 توسط Mohamad sadegh| |


Power By: LoxBlog.Com