...هی...

Hey

 

 

مرا در خیالت نقاشی کن؛

و نشانم بده حقیقت همیشه دیدنی نیست،

گاهی هم دست‌خوش با تو بودن می‌شود.

و به‌خاطر بسپار که پائیز آرزوها ماندنی نخواهد بود...

کیمیای وجودت را به لبخندی همیشگی آغشته کن تا سحرگاهان

جان تازه گیرند.

پس بخند...بخند تا دنیا را نقاشی کنم با خیال با تو ماندن و از تو

گفتن...

و چه زیباست آرزوی رهایی برای پرنده‌ی محصور...

مرا یارای تماشای اشکهایت نیست؛بخند...

بخند و به ابدیت فکرکن...آن‌گاه که تمام کائنات دست‌به‌‌دست هم

میدهند تا دستان تو را به دستان من رسانند.

و گل از نو شکفت...

آری...خاک موسیقی احساس مرا از تو شنفت...

و تو خندیدی...و من دلخوش از شادی تو به آسمان پر کشیدم...

و چه زیباست وقتی به آسمان می‌نگری در اعماق شب...و آن‌زمان

که نگاه‌هامان به تلاقی ماه‌

نیمه‌شب درمی‌آید...و من از شادی تو شاد شدم...

 

عبور از جاده عشق

 

هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...

مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.

وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني

راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟....

مثل همه فلاني ها...؟


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 12 شهريور 1390برچسب:,ساعت 23:50 توسط Mohamad sadegh| |


Power By: LoxBlog.Com